۴- یک دستورالعمل جامع درباره آمیزش
این دستورالعمل که بیانگر آداب آمیزش است، از اموری است که در آن حال، مکروه است و پیامدهای ناگوار دارد، به صورت سفارشهای رسول خدا(ص) به علی(ع) عنوان شده و در بیست موضوع زیر خلاصه میشود:
۱- در آغاز و وسط و آخر ماه (قمری) آمیزش نکن.
۲- بعدازظهر آمیزش نکن.
۳- هنگام آمیزش، سخن نگو.
۴- با در نظر گرفتن زن دیگر، مواقعه نکن.
۵- همسران هنگام آمیزش، هر کدام دستمال جداگانه داشته باشند، و اگر دستمال آنها یکی باشد، موجب دشمنی و سپس جدایی و طلاق خواهد شد.
۶- ایستاده آمیزش نکن که کار الاغ است.
۷- شب عید فطر آمیزش نکن.
۸- شب عید قربان آمیزش نکن.
۹- زیر درخت میوهدار آمیزش نکن.
۱۰- در برابر تابش خورشید آمیزش نکن.
۱۱- بین اذان و اقامه آمیزش نکن.
۱۲- بدون وضو آمیزش نکن.
۱۳- در شب نیمه شعبان آمیزش نکن.
۱۴- در دو روز آخر ماه آمیزش نکن.
۱۵- با در نظر گرفتن خواهر همسر، آمیزش نکن.
۱۶- در پشتبام آمیزش نکن.
۱۷- در آستانه مسافرت آمیزش نکن.
۱۸- آمیزش در شب دوشنبه و آغاز شب سهشنبه، و شب پنجشنبه، و هنگام ظهر پنجشنبه خوب است.
۱۹- آمیزش در شب جمعه، و بعدازظهر جمعه، خوب است.
۲۰- آغاز ساعت شب، آمیزش نکن جز آغاز شب سهشنبه.
آنگاه پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: این وصایای مرا حفظ و رعایت کن؛ چنان که من آنها را از جبرئیل دریافته و رعایت کردهام.[1]
***
نیز از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: هرگاه زن در حال حیض باشد، با او مواقعه نکنید که اگر چنان کنید و فرزندی تکوین گردد و آن فرزند به بیماری جذام و برص مبتلا شود، کسی جز خود را ملامت نکنید. همچنین بعد از احتلام، قبل از غسل با همسر خود آمیزش نکنید که اگر قبل از غسل، مجامعت کنید و فرزندی در آن تکوین یابد و دیوانه گردد، جز خود، کسی را ملامت نکنید.[2]
از مواقعه در حال برهنگی نهی شده و مکروه است.
امام باقر(ع) فرمود: آمیزش در این اوقات، مکروه و ناپسند است: بین طلوع فجر تا طلوع خورشید؛ بين غروب خورشید تا رفتن شفق( سرخی اُفق)؛ در روزی که خورشید، گرفته میشود و در شب و روزی که زلزله یا طوفان سیاه یا طوفان سرخ و زرد آمده است و همچنین کسی که تازه دست یا محاسن خود را رنگ کرده.[3]
۵- تنبیه بدنی زن و شوهر
یکی از دانستنیها در مورد زن و شوهر، تنبیه بدنی است. میپرسند: آیا جایز است شوهر، همسر خود را برای تنبیه بزند؟ و یا به عکس، زن، شوهر خود را بزند؟
پاسخ: تنبیه بدنی، به معنی کتک زدن زن به مرد جایز نیست و اگر مواردی از ظلم مرد به زن پیش آید، مسئله به دادگاه اسلامی کشیده میشود و در آنجا به حکم قاضی، گاهی مرد تعزیر و تأدیب میگردد تا به ادای حق زن ملزم شود؛ ولی در مورد تنبیه بدنی زن، توسط مرد، تا حدّی با شرایطی اجازه داده شده است و چون این مسئله، مورد ابتلای عموم نبوده و دانستن آن لازم است، در اینجا به شرح آن میپردازیم. در قرآن در آیه ۳۴ سوره نساء میخوانیم:
«الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَ بِمَا أَنفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَ اللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَ اضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً»؛
«مردان، سرپرست و خدمتگزار زناناند، به خاطر برتریهایی که (از نظر نظام اجتماع) خداوند برای بعضی نسبت به بعضی دیگر قرار داده است و به خاطر انفاقهایی که (مردان) از اموالشان (به زنان) میکنند. زنان صالح آنهایی هستند که در برابر شوهر، متواضع بوده و در غیاب همسر خود، اسرار و آبرو و حقوق او را - که خدا قرار داده - حفظ میکنند؛ (امّا) آن گروه از زنان را که از طغیان و مخالفتشان با شوهر، بیم دارید، پند و اندرز دهید، (اگر مؤثّر واقع نشد) در بستر از آنها دوری نمایید. (اگر آن هم مؤثّر نشد، و هیچ راهی برای وادار کردن آنها به انجام وظایفشان جز شدّت عمل نبود) آنها را تنبیه کنید و اگر از شما پیروی کردند، به آنها تعدی نکنید».
مطابق آیه فوق، زنان در برخورد با شوهرانشان دو دستهاند:
1- سازگار و متواضع و درستکار بوده و در حضور و غیاب شوهر، حافظ اموال و آبروی او هستند و وظایف خود را به خوبی انجام میدهند. شوهران در برابر چنین زنانی، حق هیچگونه تعرض و اعتراض ندارد و باید به حقوق آنها احترام بگذارند.
۲- گروهی از زنان در برابر شوهرانشان، سرکش و ناسازگارند و حقوق شوهر را رعایت نمیکنند (مثلاً در برابر میل او، تمکین نمینمایند و یا بدون اجازه او از خانه او بیرون میروند). شوهران در برابر اینگونه زنان، برای حفظ حقوق خود، میتوانند با برخوردهای موضعگیرانه، مرحله به مرحله، آنها را به انجام وظیفه وادارند:
نخستْ، شوهر با موعظه و اندرزهای دوستانه و بیان نتایج خوب سازگاری و پیامدهای شوم ناسازگاری، زن را به راه راست متوجّه میسازد.
اگر این مرحله، کارساز نبود و سودی نبخشید، در بستر از زن خود دوری میکند و با قهر کردن، عدم رضایت خود را به او اعلام میدارد و اگر از این مرحله نیز نتیجه نگرفت و زن هم چنان به ناسازگاری و پشت پا زدن به وظایف خود، ادامه داد، مرحله شدّت عمل فرا میرسد. شوهر برای وادار کردن او به انجام تعهدها و وظایف، از طریق «تنبیه بدنی» وارد میشود. و همسرش را در حدّی که بدن او سرخ و کبود نشود به طور ملایم و خفیف میزند.
اگر این مرحله، مؤثّر واقع شد، از آن پس هرگز برای مرد جایز نیست با بهانهگیری به آزار زن اقدام کند، چنان که در فرازی از آیه فوق میخوانیم:
«فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلَا تَبْغُوا عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً»؛
«اگر از شما پیروی کردند، شما هیچگونه حقّی برای تجاوز به آنها ندارید».
چند مسئله در ارتباط با ناسازگاری زن و شوهر
در اینجا به این مناسبت به چند مسئله، مطابق فتوای حضرت امام خمینی (ره) توجّه کنید:
۱- هرگاه زن، در اطاعت از شوهر، در مورد تمکین خود و برطرف کردن امور نفرتانگیزی که مانع بهرهگیری جنسی است، سرکشی کند و همچنین بدون اجازه شوهر، از خانه او بیرون رود، «ناشزه» (و سرکش) خواهد بود. هرگاه نشانههای نشوز (سرکشی در مواردی که اطاعت از شوهر واجب است) از او پیدا شد، شوهر در مرحله اول او را موعظه میکند. اگر مؤثر واقع نشد، برای شوهر جایز است که در بستر، از او روی گرداند و یا بسترش را از او جدا کند و اگر این طریق نیز مؤثّر نشد، جایز است او را بزند.
۲- شوهر در زدن باید به مقداری که امید مراجعه زن به اطاعت میرود، بزند، نه بیشتر، و اگر باز نتیجه نگرفت، شدّت عمل را اندکی بیشتر میکند؛ ولی اقوا این است که به حدّی نرسد که بدن زن بر اثر زدن او سرخ یا سیاه گردد.
٣- باید این زدن به قصد اصلاح باشد، نه به قصد انتقامجویی و اگر زدن، موجب آسیب بدنی شود، شوهر باید غرامت خوب شدن آن را بدهد.
۴- هرگاه مرد به حقوق همسرش تجاوز کند؛ مثلاً حق همخوابگی و نفقه (مخارج زندگی) او را نپردازد، زن میتواند حق خود را از شوهرش مطالبه کند و او را موعظه نماید و اگر مؤثّر نشد، به قاضی شکایت کند و قاضی، شوهر را به انجام حقوق زن الزام مینماید؛ امّا برای زن، قهر کردن و دوری از شوهر و زدن شوهر جایز نیست.
۵- هرگاه قاضی، شوهر را به ادای حقوق واجب زن، الزام کرد؛ ولی شوهر اطاعت نکرد، قاضی به اندازهای که صلاح بداند، شوهر را تعزير و تأدیب مینماید. حتى قاضی در مورد نفقه زن، میتواند از اموال شوهر (اگر شوهر امتناع کرد) بردارد و به زن بدهد؛ هر چند این کار، بستگی به فروختن ملکی از شوهر باشد. برای قاضی فروش ملک شوهر و تأمین نفقه همسر او جایز است.
۶- هرگاه ناسازگاری از دو طرف (زن و شوهر) دیده شد، به طوری که ترس کشیده شدن کار آنها به طلاق و جدایی در میان است و کارشان به نزد قاضی کشیده شد، قاضی یک نفر صالح از خانواده زن و یک نفر صالح از خانواده مرد را به قصد اصلاح برمیگزیند تا درباره آن زن و شوهر به رسیدگی و داوری بپردازند. آنان به نمایندگی از قاضی به رسیدگی میپردازند. اگر موفق به اصلاح شدند که کارشان پایان مییابد وگرنه آنها را بین اصلاح و طلاق، مخیّر میسازند[4] و مانع آن میشوند که زندگی آنها پادرهوا و در حال ناسازگاری ادامه یابد.[5]
***
از مطالب گذشته، چنین نتیجه میگیریم که کتک زدن مرد به زن، در موارد استثنایی و در شرایط مخصوص، آن هم کتک خفیف که موجب جراحت و سرخی و سیاهی بدن نشود و به عنوان اصلاح – در آنجا که احتمال عقلایی برای برقراری اصلاح با زدن، باشد - جایز است؛ ولی اگر نتیجه معکوس داشته باشد، زدن روا نیست. این زدن تنها در مواردی مشروع است که حق شوهر ضایع شده باشد. مانند عدم تمکین زن (در غیر موارد عذر) و بیرون رفتن او از خانه شوهر بدون اجازه او.
یک تذکّر لازم
شوهران باید متوجّه باشند که نگذارند کار به کتک برسد و مسائل را در مراحل قبل از زدن، حل و فسخ کنند. مبادا داشتن چنین حقی (در شرایط مخصوص) آنها را مغرور کند و متوسّل به زور و ضرب گردند و بدانند که آنها میتوانند با فراهم کردن مقدّماتی، تمکین همسر را به راحتی به دست آورند و در مورد بیرون رفتن زن از خانه، هرگز سوءظن به همسر خود نداشته باشند، زن را در خانه زندانی نکنند و گاهی در موارد مطمئن، اجازه بدهند و سختگیری نکنند تا کار آنها به مراحل سختگیری و فروپاشی کانون خانواده کشیده نشود.
حال اگر با رعایت تمام این موازین اخلاقی، در برابر زن لجوج و سرکش قرار گرفتند که به هیچ وجه در برابر حق، تواضع نمیکند، آنگاه نوبت اجرای مراحل تدریجی موعظه و سپس قهر و سپس ضرب میرسد.
همین برنامه برای شوهران سرکش که حقوق زن را پایمال میکنند، نیز هست. اگر زن بخواهد این برنامه را اجرا کند، برای او ممکن نیست و کار را دشوارتر خواهد ساخت. بهتر است تنبیه شوهر به محکمه عدل اسلامی واگذار شود و به حکم قاضی عادل، شوهر به ادای حقوق و رعایت ضوابط زناشویی ملزم شود؛ چنان که خاطرنشان گردید.
ضمناً ناگفته نماند که زنان در چند مورد، میتوانند بدون اجازه شوهر، از خانه بیرون بروند و شوهر حق ممانعت از او ندارد؛
۱- برای یاد گرفتن مسائل ضروری دین (در صورتی که در خانه میسّر نیست)؛
۲- مسافرت برای حج، هنگام استطاعت ؛
٣- خارج شدن از منزل برای پرداخت بدهی، در صورتی که امکان پرداخت آن، بدون خروج از منزل وجود ندارد. (البته در همین موارد نیز از نظر اخلاقی، اگر رضایت شوهر را جلب کنند، بسیار مفید است).
باز به شوهران توصیّه میشود که سوءظن نداشته باشند. غیرت، خوب است؛ ولی نه در حدّی که به افراط کشیده شود. امام علی(ع) در ضمن نامهای به امام حسن(ع) فرمود:
«وَ ايَّاكَ وَ التَّغايُرَ فِى غَيْرَ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ فَإنَّ ذلكَ يَدْعُوا الصَّحِيحَةَ إِلَى السُّقمِ وَ الْبَرِيَّةَ الَى الرَّيْبِ»؛
«و از غیرت در غير موردش بپرهیز؛ زیرا غيرت نابجا (و سوءظن وبی اعتمادی)، زن پاک را به ناپاکی و زن بیگناه را به آلودگی سوق میدهد».[6]
خودآزمایی
1- طبق حدیث امام باقر(ع)، آمیزش در چه اوقاتی، مکروه و ناپسند است؟
2- مطابق آیه ۳۴ سوره نساء، زنان در برخورد با شوهرانشان چند دستهاند؟ شرح دهید.
3- زنان در چه مواردی، میتوانند بدون اجازه شوهر، از خانه بیرون بروند و شوهر حق ممانعت از او ندارد؟
پینوشتها [1]- علل الشرایع، ص ۵۱۴ تا ۵۱۷؛ امالى صدوق، ص ۵۶۶ تا ۵۷۰؛ بحار ج ۱۰۳، ص ۲۸۱ تا 283.
[2] - بحار، ج ۱۰۳، ص ۲۸۳ و ۲۸۴ و ۲۸۷.
[3] -همان، ص 291-292.
[4]- مفاد آیه ۲۵ نساء.
[5] - تحریر الوسیله، امام خمینی (ره) ، ج ۲، ص 305 - 306 .
[6]- نهج البلاغه، نامه ۳۱ (قسمت آخر).
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
محمد محمدی اشتهاردی